- خرداد ۳۰, ۱۴۰۱
- ارسال شده توسط: مدیر سایت
- بخش:

بارها در اخبار از بحران اقتصادی کشورها میشنویم. از تورم لجامگسیخته در ونزوئلا تا بحران اقتصادی یونان که دامنه پیامدهایش تا اتحادیه اروپا نیز کشیده میشود. چرا برخی کشورها اقتصادشان دچار آسیب و بحران میشود اما پارهای دیگر حتا در بحرانهای جهانی همچون بحران مالی ۲۰۰۷ یا شرایط پاندمی کرونا تاب میآورند؟ تفاوت اقتصاد کشورها در چیست که یکی شکننده است و دیگری اقتصادی مقاوم و تابآور در برابر تلاطمها و بحرانهای جهانی دارد؟
پاسخ این پرسش در پیچیدگی اقتصاد است. هر چه اقتصادی پیچیدهتر داشته باشیم، اقتصادی مقاومتر داریم. تابآوری اقتصادها در برابر بحرانها و پتانسیل آنها برای خلق ثروت بیشتر، با شاخصی به نام پیچیدگی اقتصادی ۱(ECI) قابل سنجش است.
۱٫Economic Complexity Index (ECI)
پیچیدگی اقتصادی چیست؟
مردمان ده کشور ثروتمند جهان بیش از ۱۵۰ برابر کشورهای فقیر درآمد دارند. پژوهشگران مرکز توسعه بینالمللی دانشگاه هاروارد به دنبال پاسخ به چرایی این فاصله بودند و میخواستند بدانند که اقتصادهای کشورهای ثروتمند چه ویژگیهایی دارد که تا این حد ثروت بیشتری برای مردمانش خلق کرده است. آنها در این بررسی متوجه شدند که راز شکوفایی اقتصاد کشورهای ثروتمند، پیچیدگی اقتصادی آنها در مقابل سادگی اقتصاد کشورهای فقیرتر است که در تلاطم روزگار دچار بحران میشوند و بیش از پیش از قافله رشد عقب میافتند.
پیچیدگی اقتصادی بر دو عامل تنوع محصولات و پیچیدگی محصولاتش استوار است. به طور مثال کشوری که پنج محصول به بازارهای جهانی عرضه میکند در قیاس با کشوری که تنها یک محصول ارائه میکند، اقتصاد متنوعتری دارد. محصولاتی که به بازار عرضه میشوند نیز از درجه پیچیدگی متفاوتی برخوردارند. برای مثال، ماهی محصولی با پیچیدگی اندک است، اما دستگاه عکسبرداری با اشعه ایکس محصول پیچیدهتری است و تعداد کشورهای اندکی آن را عرضه میکنند. این مثال ساده نشان میدهد که پیچیدگی اقتصادی در جایی که محصولات متنوع و البته پیچیدهتری دارد، بیشتر است و اقتصادی وابسته به یک محصول و آن هم در بیشتر مواقع محصولی با درجه پیچیدگی اندک، اقتصادی غیرپیچیده است که نمیتواند دربرابر بحرانها یا نوسانهای بازار محصولی که عرضه میکند، تاب بیاورد.
مرکز توسعه بینالمللی دانشگاه هاروارد، بر اساس همین دو مولفه شاخص پیچیدگی اقتصادی(ECI) را توسعه داد و بیش از ۲۵ سال است که پیچیدگی اقتصادی کشورها را محاسبه و گزارش میکند.
پیچیدگی اقتصاد ایران چقدر است؟
برای فهم پیچیدگی اقتصاد ایران باید ببینیم پازلهای بافت اقتصادی ایران چگونه است. همانطور که گفتیم پیچیدگی هر اقتصادی از دو عامل نشات میگیرد؛ تنوع محصولاتی که به بازار جهانی عرضه میکند و درجه پیچیدگی محصولاتی که عرضه کرده است. شکل ۱ تنوع محصولات صادراتی ایران در سال ۲۰۱۹ را نشان میدهد. همانطور که در شکل دیده میشود، اقتصاد ایران همچنان اقتصادی وابسته به نفت است و بیش از ۵۰ درصد درآمد صادراتی آن از نفت خام و مشتقات نفتی ساده به دست میآید. با مشاهده شکل ۲ متوجه میشویم محصولاتی که ایران در بازار جهانی عرضه میکند، محصولاتی سادهاند که به راحتی میتوان از مبادی دیگر تامین کرد. رنگ غالب بافت اقتصادی ایران قهوهای (محصولات ساده) است و رنگ سبز (محصولات پیچیدهتر) در آن کمتر دیده میشود.
شکل ۱ . تنوع محصولات صادراتی ایران
شکل ۲ . پیچیدگی محصولات صادراتی ایران
حجم بالای محصولات نفتی در اقتصاد ایران به همراه سادگی محصولاتش باعث شده است که رتبه پیچیدگی اقتصادی ایران ۸۰ باشد. اقتصاد ایران در ۲۵ سال گذشته فراز و نشیب بسیاری داشته است اما در مجموع به سمت پیچیدهتر شدن حرکت کرده است و رتبه پیچیدگی اقتصادی آن از ۱۰۳ به ۸۰ بهبود یافته است (شکل ۳). بررسی روند بافت اقتصادی ایران نشان میدهد که این بهبود در رتبه اقتصادی ایران از دو مسیر زیر اتفاق افتاده است.
شکل ۳٫ رتبه پیچیدگی اقتصادی ایران
¨ رشد صادرات محصولات پیچیدهتر. در ده سال گذشته صادرات محصولاتی همچون مس، سنگها و فلزات قیمتی، روی، آهن و فولاد، پلاستیک و سرامیک رشد سالانهای بالای ۱۰ درصد داشتهاند. بزرگتر شدن پازل محصولات پیچیدهتر و کاهش وابستگی به نفت، رتبه پیچیدگی اقتصاد ایران را بهبود داده است.
¨ عرضه محصولات جدید به بازار جهانی. حدود ۱۳ درصد درآمد صادراتی ایران در سال ۲۰۱۹ از محصولاتی است که برای اولین بار در پانزده سال گذشته به سبد محصولات صادراتی ایران وارد شدهاند. سهم عمده محصولات جدید، محصولات پتروشیمی و فولادی است. اضافه شدن محصولات جدید که شامل محصولاتی مثل ورق گرم با درجه پیچیدگی بالا نیز میشود، از جمله عواملی است که به بهبود رتبه اقتصادی ایران منجر شده است.
در شکل ۴ رتبه پیچیدگی اقتصادی در برخی از کشورها آورده شده است. هر چند در دو دهه گذشته اقتصاد ایران پیچیدهتر شده است و در مقابل تلاطمهای محیطی تابآوری بیشتری نسبت به گذشته دارد، اما هنوز راه زیادی مانده است تا بتوان آن را اقتصادی مقاوم خواند. در ادامه به این پرسش پاسخ میدهیم که برای پیچیدهتر شدن اقتصاد ایران و تابآوری بیشتر آن در توفان حوادث چه باید کرد؟
شکل ۴ . مقایسه رتبه پیچیدگی اقتصادی ایران با تعدادی از کشورهای منتخب (۲۰۱۹)
چگونه اقتصاد ایران را مقاومتر کنیم؟
برای این که اقتصاد ایران در ناملایمات و تلاطمها تابآوری بیشتری داشته باشد، باید بافت اقتصادی متنوعتر و با محصولاتی پیچیدهتر داشته باشیم. در این گزارش بر محصولات معدنی و صنایع مرتبط با آن تمرکز داریم و نقش این حوزه را بر افزایش پیچیدگی اقتصادی ایران مرور میکنیم.
ایران ۶۸ نوع ماده معدنی، با ۵۷ میلیارد تن ذخیره شناسایی شده دارد. این ذخیره حاصل اکتشافهایی است که تاکنون انجام شده است، ولی هنوز در بخش قابل توجهی از پهنهها فعالیتهای اکتشافی انجام نشده است. مطابق آخرین اطلاعات در دسترس سامانه کاداستر وزارت صمت در سال ۱۳۹۸، تنها ۱۱۲۲۳۳ کیلومتر مربع از مساحت کشور (۶/۸ درصد مساحت ایران) مورد اکتشاف قرار گرفته است (شکل ۵).
شکل ۵ . سهم اندک پهنههای اکتشافی ایران
طبق گزارش ایمیدرو، ایران با داشتن پتانسیلهای معدنی متنوع و ذخایر ارزشمند فلزی و غیر فلزی در بین ۱۵ کشور برتر جهان قرار گرفته و بخش قابل توجهی از ذخایر جهانی را در خود جای داده است. با توجه به این مهم، کشورمان به دلیل واقع شدن در مسیر کمربند فلززایی جهانی آلپ- هیمالیا، توانایی قرار گرفتن در ردیف نخست رهبری خاورمیانه و آسیای میانه از لحاظ فعالیتهای اکتشافی معدنی، فناوری و سرمایهگذاری بخش معدن را دارد و گواه این ادعا داشتن حداقل ۸ معدن بزرگ در کلاس جهانی است.
از ۵۷ میلیارد تن ذخیره معدنی شناسایی شده، مجوز پروانه بهرهبرداری ۱۱۱۷۴ معدن با ذخیره بیش از ۵۰ میلیارد تن صادر شده است. همانند اغلب کشورها، بیشتر این معادن در گروه مصالح ساختمانی است. اما همچنان یکسوم معادن در گروه فلزی و غیرفلزی قرار میگیرند که میتواند ارزش افزوده بالایی برای کشور خلق کند (شکل ۶).
شکل ۶ . سهم گروههای معدنی از معادن با مجوز پروانه بهرهبرداری
با وجود فعالیتهای اکتشافی محدود و عدم اطلاع دقیق از ذخایر معدنی ایران، به ویژه در مواد معدنی کمتر رایج، اطلاعات فعلی از ثروت غنی ایران در معادن خبر میدهد. همانطور که در شکل ۷ دیده میشود، رتبه ایران در ذخایر سنگآهن، مس و روی تکرقمی است. اما پرسش اساسی این است که چگونه میتوان از این ثروت ملی برای مقاومتر کردن اقتصاد ایران و بهبود شرایط اقتصادی مردم بهره برد؟
شکل ۷ . رتبه ایران در ذخایر معدنی
بر اساس اطلاعات دفتر آمار وزارت صمت، تاکنون نزدیک به ۱ میلیارد تن از ذخایر معدنی کشور، استخراج شده است ولی بیشتر مواد معدنی استخراج شده به صورت خام یا با ارزش افزوده اندک صادر شده است. در ادامه و با هدف ارایه شواهدی مبنی بر این خامفروشی و مثالهایی از پتانسیلهای موجود برای توسعه صنایع پاییندست معدنکاری، چهار نمونه مهم مرور شده است.
¨ توسعه صنایع فولادی با ارزش افزوده بالا. همانطور که شکل ۸ نشان میدهد، تولید فولاد کشور در سال ۱۳۹۹، کمی بیش از ۳۰ میلیون تن بوده که ۱۹ میلیون آن به بیلت/ بلوم و ۱۱ میلیون تن به اسلب تبدیل شده است. بیشتر محصولات نهایی فولاد نیز شامل محصولات ساختمانی است که ارزشافزوده چندانی ندارد. بدتر آن که حدود ۷ میلیون تن فولاد کشور به صورت خام به سایر کشورها صادر میشود و پس از فرآوری و با قیمتی بسیار بالا به صورت ورق الکتریکی، فولاد زنگنزن و … مجدد به کشور وارد میشود. تمرکز بر توسعه زنجیره پاییندست فولاد و تولید محصولات نهایی پیچیده و با ارزش افزوده بالا، میتواند علاوه بر توسعه صنعت فولاد، اقتصادمان را به سمت پیچیدگی بیشتر سوق دهد.
شکل ۸ . تولید محصولات فولادی (۱۳۹۹)
¨ صادرات سازههای فولادی. سازههای فولادی با وجود این که از فولادهای معمول و با پیچیدگی اندک استفاده میکنند، از جمله محصولات با پیچیدگی بالا هستند. تجربه سالها اجرای سازههای فلزی در ساخت کارخانهها، از پتانسیل ایران برای طراحی و ساخت سازههای فلزی خبر میدهد و میتواند موتور محرکی برای افزایش پیچیدگی اقتصادی ایران باشد.
¨ توسعه ساخت سایر محصولات فلزی. با وجود این که ایران از نظر ذخایر مس در رتبه هفتم دنیا است، صادرات محصولات با ارزش افزوده مس جایگاه مناسبی ندارد. محصولاتی مثل لولهها و ورقهای مسی، از پیچیدگی مناسبی برخودار هستند و با توسعه صنایع مرتبط میتوان به اقتصادی تابآورتر دست یافت. صادارت ایران در فلزات دیگری مثل روی و آلومینوم نیز تنها در ابتدای زنجیره است که کمکی به افزایش شاخص پیچیدگی ایران نمیکند.
¨ بهرهگیری از تمام ظرفیت معدنی کشور. همان طور که پیشتر نیز اشاره شد، ایران یکی از کشورهای با معادن معدنی متنوع از جمله عناصر نادر خاکی است که باید برای استفاده، فراوری و تبدیل آنها به محصول نهایی تلاش کند. در این میان سیلیس از جمله فراوانترین مواد معدنی دنیا است و ایران این موهبت را دارد که معادن سیلیس با خلوص بالایی در اختیار داشته باشد، اما تاکنون تنها استفادهای که از این ذخیره ملی برده است، صادرات ماده معدنی خام بوده است. با فرآوری سیلیس میتوان سیلیسیوم فلزی با درجه خلوص مختلف تولید کرد که در صنایع ساخت سلولهای خورشیدی، تراشههای الکترونیک و مواد بهداشتی و آرایشی به کار میرود. تکنولوژی تبدیل سیلیس به سیلسیوم فلزی با خلوص بالا همانند سایر فعالیتهای معدنکاریها و فرآوری آنها است و میتوان امید داشت که در زمانی کوتاه ایران به تولیدکننده و صادرکننده سیلسیوم فلزی و محصولات بعدی آن از جمله ویفرهای مورد نیاز صنایع الکترونیک و سلولهای خورشیدی تبدیل شود.
¨ بررسی و مطالعه اقتصادی زنجیره ارزش سلولهای خورشیدی سیلیکونی حکایت از آن دارد که تمامی مراحل تولید پنل خورشیدی از سیلیسیوم فلزی گرفته تا پنل و ماژول خورشیدی اقتصادی و بهصرفه است (شکل ۹). از آنجایی که بخش عمدهای از فناوری این صنعت در اختیار کشور چین قرار دارد، میتوان در انتقال تکنولوژی و ایجاد زیرساختهای مهم از ظرفیتهای این کشور استفاده نمود.
¨ اجرای پروژه تولید پنلهای خورشیدی (از سنگ تا برق)، دو دستاورد عمده دارد؛ نخست آن که با اجرای این پروژه و تبدیل سیلیس به سلولهای خورشیدی، مشکل تامین برق در ساعتهای اوج مصرف تابستان حل خواهد شد؛ و دستاورد دوم، فرصتی است که با گسترش صنایع مرتبط با ساخت سیلیسوم فلزی به روی کشور گشوده میشود. یکی از مهمترین عوامل موثر بر پیچیدگی اقتصادی مالزی و کرهجنوبی، توسعه صنایع مرتبط با الکترونیک و صادرات تراشههای الکترونیک و محصولاتی است که این تراشهها در آن به کار رفتهاند. پیچیدگی بالای این محصولات باعث شده است که کرهجنوبی از جمله پیچیدهترین اقتصادهای دنیا باشد که در برابر توفان حوادث نیز مقاومت میکند.
شکل ۹ . سرمایهگذاری مورد نیاز در زنجیره ارزش سلولهای خورشیدی سیلیکونی
چه باید کرد؟
برای تحقق فرازهای مورد اشاره در صفحههای پیشین نیازمند حل چالشهایی هستیم که در حال حاضر بخش معدن و صنایع مرتبط، با آن مواجه هستند. مهمترین چالشهایی که در باید در سالهای آتی در مرکز توجه قرار بگیرد در ادامه فهرست شدهاند.
¨ اکتشاف، اکتشاف و باز هم اکتشاف. همانگونه که پیشتر اشاره شد، اکتشاف در ایران مهجور مانده است. هر چند که با کمی توجه و اقبال نسبی از سال ۱۳۹۳ به اینسو، ذخایر قابل توجهی کشف شده است، اما هنوز بیش از ۹۰ درصد پهنه سرزمینی کشور، دستنخورده باقی مانده است. سرعت بخشیدن به فعالیتهای اکتشافی و استفاده از فنآوریهای نوین در این زمینه از جمله ضروریاتی است که در صورت نپرداختن به آن، کل برنامه توسعه بخش معدن را به شکست میکشاند.
¨ اصلاح ساختار حکمرانی بالادست معدنکاری. با وجود تمام کمتوجهیها به موضوع اکتشاف، به نظر میرسد که مهمترین مشکل در این حوزه «ساختار حکمرانی» نامناسب است. سازمان زمینشناسی، واحدهای وظیفهای اکتشاف در ایمیدرو و ایمپاسکو، شرکت ملی مس، سازمان انرژی اتمی و … تنها نمونهای از نهادها و سازمانهایی هستند که هر یک داعیه متولیگری اکتشاف در حوزه تخصصی خود را دارند. بدیهی است که این موضوع به چندباره کاریها، افزایش هزینهها، عدم تقارن اطلاعات و دادههای پایه، بروکراسی پیچیده معدنکاری و … دامن زده است. ما امیدواریم که با بازطراحی ریشهای ساختار حاکمیتی بخش بالادست معدنکاری در کشور، یک بار برای همیشه موضوع اکتشاف و متولی آن تعیین تکلیف شود.
¨ توسعه فنآوریهای نوین معدنکاری. فناوری معدنکاری با ورود هوش مصنوعی و تجهیزات هوشمند به شدت تغییر کرده است. معدنکاری هوشمند باعث کاهش هزینهها، افزایش ایمنی و دسترسی آسانتر به معادن عمیق شده است. نوسازی و تجهیز ناوگان فرسوده معدنکاری کشور همراه با هوشمندسازی آنها، باید در این مقوله دنبال شود.
¨ توسعه طرحهای جامع صنایع پاییندست معدن. حاشیه سود مناسب و کم دردسر معدنکاری در ایران، همواره سدی پیشِرویِ توسعه صنایع پاییندست بوده است. هر جا هم که صنعتی در پاییندست معدنکاری شکل گرفته – مشابه صنعت فولاد – باز هم منجر به توسعه صنایعی با محصولات پیچیده و با ارزش بالا نشده است. برای برونرفت از این مشکل توسعه طرحهای جامع صنایع پاییندست معدنی با رویکرد تولید محصولات با ارزشافزوده بالا باید مورد توجه قرار گیرد.
¨ بهینهسازی مصرف انرژی. صنایع پاییندست معدن از جمله صنایع انرژیبر است و گزارشهای شورای عالی انرژی کشور از رشد پرشتاب مصرف انرژی و کمبود شدید انرژی اولیه در صورت تداوم روند فعلی مصرف خبر میدهد. اگر کاری نکنیم، کمبود برق در تابستان و گاز در زمستان که مدتی است دچار آن هستیم، بیشتر و بیشتر خواهد شد و معدنکاری و صنایع پاییندستی آن را نیز دستخوش چالش خواهد کرد. تنها چاره پیشرو برای غلبه بر چالش کمبود انرژی، مدیریت مصرف و استفاده از روشهای بهینهسازی مصرف در بخش صنایع پاییندست معدنی است.
خوشبختانه با پررنگتر شدن مفهوم «نوآوری باز» در بخش معادن و فلزات و استفاده از پتانسیل همکاری با شرکای بیرونی مانند استارتآپها، مراکز پژوهشی و … برای انتقال دانش و تجربه، سبب شده تا مسیر دسترسی به بخش قابلتوجهی از موارد پنجگانه مورد اشاره، از اکتشاف و استخراج مدرن گرفته تا ساخت محصولات نهایی فولاد و موضوع انرژی، بیش از پیش تسهیل و تسریع شود.
امروز در جهان تعداد زیادی استارتآپ در زمینههایی مانند ارائه روشهای جدید اکتشاف با هدف افزایش دقت و کاهش ریسک، راهکارهای سختافزاری و نرمافزاری برای بهبود فرآیند تصمیمگیری، افزایش ایمنی کارگران به کمک ابزارهای پوشیدنی، شبکهسازی میان فعالان حوزه معدن و فلزات، کمک به حل بحرانهای زیستمحیطی و دهها موضوع به طور تخصصی فعالیت میکنند. ما نیز در هر بخش زنجیره معدن و فولاد که خدمت میکنیم، باید از این همکاری و فرصت نوظهور نهایت استفاده را ببریم.
نسخه کامل گزارش را میتوانید از اینجا دانلود کنید.